تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
دانش فاندامنتال و دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
در گذشته خاطر نشان کردیم که بررسی، تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی از نقطه نظرهای متعددی مورد مظالعه قرار می گیرد.
از دو روش عمده برای بررسی و تحلیل بازارهای کارا استفاده می شود:
۱- تحلیل تکنیکال یا نموداری
۲- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
در دروس پیشین تا حدود زیادی در مورد مقدمات تحلیل تکنیکی صحبت شد. در طول این درس و درس آینده به مبانی دانش
فاندامنتال یا بنیادی می پردازیم.
با بررسی بازار تبادلات ارزی از دیدگاه فاندامنتال در واقع عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارزهای مختلف در نظر گرفته می شود تا
روند صعودی یا نزولی نرخ برابری جفت ارزی مورد بررسی و پیش بینی قرار بگیرد.
بنابراین بطور ساده دانش فاندامنتال به بررسی
عوامل تاثیرگذار بر عرضه و تقاضا می پردازد. این عوامل بطور کلی به چهار بخش
عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بحران ها
تقسیم بندی می شود. هر کدام از این عوامل در جایگاه خود بر روی روند عرضه و
تقاضای یک ارز و در نتیجه نرخ برابری آن ارز در
مقابل سایر ارزها اثر گذار است.
عوامل تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا متعدد و گاه متغیر هستند و همین موضوع تحلیل فاندامنتال
را پیچیده و مشکل کرده است. با این وجود تحلیل
فاندامنتال دید و نگاه گسترده تری برای بررسی به معامله گر بازار ارز می دهد. در مقام
قیاس می توان گفت اگر در بازار سهام داده های بنیادی
شرکت ها برای بررسی قیمت سهام آن شرکت مورد توجه قرار می گیرد در بازار ارز داده های
اقتصادی یک کشور برای بررسی ارزش پول محلی
که حکم همان قیمت سهام را دارد مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه به مباحث و نظریه های
مهم تاثیر گذار بر روی برابری نرخ ارزها می پردازیم.
تحلیل فاندامنتال
تراز پرداخت ها BOP
تراز پرداختها در واقع صورت مالی کلیه مبادلات یک کشور با سایر کشورهای جهان می باشد.
اگر تراز پرداخت های کشوری مثبت باشد
گرایش به تقویت ارز محلی به وجود می آید و اگر تراز پرداخت های کشوری منفی باشد گرایش
به تضعیف ارز محلی به وجود می آید.
در واقع بر اساس تئوری تراز پرداخت ها نرخ ارز باید در سطح تعادل باشد. این سطح جایگاهی
است که تراز حساب جاری یک کشور
پایدار و با ثبات باشد.
تراز پرداخت ها از سه بخش تشکیل شده است:
تراز حساب جاری= صادرات کالا – واردات کالا
تراز حساب جاری= (صادرات کالا + صادرات خدمات) – (واردات کالا + واردات خدمات)
تراز سرمایه = سرمایه گذاری در خارج از کشور – سرمایه گذاری در داخل کشور
این سه بخش در واقع به این موضوع اشاره دارند که هر چه ورود سرمایه بابت صادرات کالا و خدمات یا بابت سرمایه گذاری بیگانگان در
داخل مرزهای یک کشور بیشتر از خروج سرمایه از مرزهای آن کشور باشد به دلیل تقاضای بیشتر برای ارز محلی نسبت به عرضه بیشتر ارز
محلی تقویت ارز محلی بوجود می آید. این تئوری معمولا در دوره های بلند مدت می تواند رفتار ارزها را در مقابل یکدیگر توجیه کند اما در
دوره های کوتاه مدت چندان بهینه نیست. در عین حال امروزه بخش سوم این تئوری که به تراز سرمایه اشاره دارد بابت آسان شدن
سرمایه گذاری خارجی و سرمایه پذیری خارجی اهمیت بیشتری بر روی نرخ ارز کشورهای صنعتی پیدا کرده است.
تفاوت نرخ های بهره واقعی
این نظریه به این موضوع اشاره دارد که نرخ بهره واقعی هر کشوری که بالاتر باشد تقاضا برای ارز محلی آن کشور بیشتر خواهد شد.
زمانی که نرخ بهره واقعی کشوری بیشتر باشد این موضوع منجر به جذب سرمایه خارجی بیشتری به آن کشور می شود و به دلیل
اینکه سرمایه خارجی تبدیل به ارز محلی می شود و سپس سپرده گذاری یا سرمایه گذاری می شود تقاضا برای ارز محلی افزایش
پیدا می کند و نرخ برابری ارز محلی مثبت خواهد شد.
به همین ترتیب نرخ بهره واقعی کشوری اگر کاسته شود یا در سطوح پایین تری باشد به دلیل عدم جذابیت برای سرمایه گذاری یا
ورود سرمایه به آن کشور و در عین حال وام گرفتن خارجیان و خروج سرمایه از آن کشور، عرضه برای پول محلی بوجود می آید و
ارزش آن ارز کاسته می شود.
تحلیل فاندامنتال